مقصود از سواد رسانهای چیست؟
یک ضربالمثل عربی میگوید: «خُذِ العلمَ من اَفواهِ الرجال»؛ یعنی علم و دانش را از زبان بزرگان بیاموزید.
از قدیم آموزش شفاهی اهمیت خاصی داشته است؛ اما همیشه منابع کتبی در اولویت بودهاند و کتابهای مهم در هر رشتهای، قرنها در مراکز علمی تدریس میشدهاند. مثلا کتاب قانون ابنسینا برای چند قرن، از مهمترین منابع طبی بوده و تا قرن ۱۶ میلادی به زبان لاتین ترجمه میشده است. اما سرعت سرسامآور زندگی مدرن و وجود رسانههای بیشمار، وضعیت را دگرگون کرده است. طوریکه امروزه بدون اراده خودتان، خبرهای زیادی میشنوید و هر تصویری را میبینید. مثلا حتی اگر با یک جستجوی ساده دنبال یادگیری نحوه تعویض لنت ترمز پراید باشید، در حاشیه صفحات سایت با دادههایی مواجه میشید که هرگز قصد روبهرو شدن با آنها را نداشتهاید.
از طرف دیگر حتی اگر دنبالکننده برنامههای تلویزیونی یا کاربر حرفهای اینترنت هم نباشید، ممکن است دوستان شما در پیامرسانها هر خبر یا دادهای را برای شما فوروارد کنند، با ما در مقالههای بعدی کارخانه تولیدمحتوای مدیاشو همراه باشید.
به چه محتوایی میتوانیم اعتماد کنیم؟
وقتی محتوای خبری یک پست اینستاگرام شما را به خود جذب میکند، چطور به صحت و سقم آن پی میبرید و آن را برای دیگران ارسال میکنید؟ تصور کنید که چند اسلاید درباره راسپوتین، چهره مرموز دربار تزار روس، میبینید و روایتی با این محتوا میشنوید: «راسپوتین بعد از مسموم شدن، زنده میماند. پس دشمنانش با گلوله به جانش میافتند؛ اما او باز هم زنده میماند. این بار او را با دست و پای بسته در دریاچه میاندازند». آیا این روایت را باور میکنید؟
مثلا نظر شما درباره این محتوا چیست: «سلطان محمود به هندوستان روانه شد و در نخستین نبرد معبد نوبهار را فتح کرد و هرچه در شهر یافت غارت کرد و هرکه را بدید بکشت. گویند آن شب چنان گرسنه بود که سه گوسفند را طعامش کردند و او لقمهای باز نگذاشت حتی برای ایاز». (تاریخ بیهقی، ج دوم،ص ۱۲۳)
یکی از خبرهایی که سال ۱۹۹۴ هر شب در بخش خبرهای بینالملل پخش میشد، خبر جنگ داخلی روآندا بود. اما هیچ کس در آن تاریخ نمیدانست که آن روزها و در عرض ۱۰۰ روز، طیِ یک نسلکشی کوچه به کوچه، حدود یک میلیون انسان کشته شدند. بعد از سقوط هواپیمای رئیسجمهور وقت روآندا، مردم کشوری که دیگر رئیسی نداشت، بر سر اختلافات داخلی درگیر شدند و هوتوها صدهاهزار نفر از توتسیها را کشتند. در آن زمان، جوامع بینالمللی یا سکوت کردند و یا بیخبر ماندند. این بیتفاوتی سالها ادامه پیدا کرد تا کمکم ابعادش مشخص شد و بالاخره بعد از گذشت ۲۷ سال دولت فرانسه رسما نقش خودش را در وقوع این فاجعه انسانی پذیرفت.
اینجاست که شاید به خودتان بگویید: «یعنی به اخبار رسانههای رسمی هم نمیشه اعتماد کرد؟ در اصل «مهارت بهتر دیده شدن» یک هنر است و اینکه با چه مهارتی میتوانیم دادههای درست رو از نادرست متمایز کنیم؟» این سوال کلیدی بحث ماست که تنها یک پاسخ دارد: سواد رسانهای